چگونه کسب و کارمان را به محیطی رشد یابنده مثبت اندیش و بالنده تبدیل کنیم ؟ | راهکارهای عملی برای رشد کارکنان، مدیران و کارکنان غیرفعال در محیط کسب و کار
چگونه محیط کسب و کارمان را با وجود افراد غیر فعال به محیطی رشد یابنده و بالنده تبدیل کنیم ؟
رشد افراد غیرفعال
این مقاله، راهکارهای عملی ویژه، برای همه کار آفرینان ، کارکنان و مدیرانی ارائه می نماید که از همه چیز شکایت دارند، در صورتیکه می توان ، آنها را به افرادی مثبت اندیش تبدیل کرد. این مقاله به ما کمک می کند تا با به کارگیری ، روشی مطمئن، این مسئله را شناسایی کرده و به مقابله با آن بپردازیم.
تعریف، افراد غیرفعال
افراد غیرفعال به شکلی تصنعی شاد هستند و از این شادی تصنعی خود لذت می برند، آنها بیش از حد شاد و سرمست هستند زیرا ویژگی رفتارهای غیرفعالانه، پرهیز از تضاد و تمایل به شاد کردن دیگران است. افراد غیرفعال تمایلی ندارند با مشکلات جدی روبرو شوند زیرا از ایجاد دردسر برای دیگران هراس دارند.
آنها تقاضاهایی غیر واقعی و غیر قابل حصول دارند و وقتی که باید «نه» بگویند، می گویند «آری». آنها در مورد مهلت های زمانی قول می دهند در حالی که نمی توانند آنها را محقق سازند و این در حالی است که قول می دهند تمام تلاش خود را به کار بگیرند. آنها مشکلات را نزد خودشان نگه می دارند و برای اجتناب از هر گونه خطری، سعی می کنند خودشان در مورد حل آنها اقدام نمایند. این امر می تواند باعث شود که آنها به تدریج اعتماد به نفس خودشان و همچنین اعتماد مدیرشان را از دست بدهند. نقش مدیر عبارت است از کمک به رشد چنین افرادی و فعالتر شدن آنان.
مزایای کمک به تبدیل افراد غیرفعال به کارکنانی رشد یابنده و بالنده
دلایل زیادی برای کمک به افراد غیرفعال وجود دارد تا آنها به افرادی فعال تبدیل شوند.
الف :
افراد مطمئن،
از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار می شوند،
عزت نفس آنان افزایش می یابد،
به موفقیت بیشتری دست می یابند و
رفتارهای فعالانه آنها به تدریج نمایان می شود.
ب :
ارتباطات بهتر به معنای،
حل خلاقانه مسایل ،
جلوگیری از عدم دستیابی به مهلت های زمانی تعیین شده و
کاهش امکان تضاد و اختلاف است.
ج :
افراد غیرفعال یاد می گیرند
تا تصمیم گیری نمایند و
مشکلاتی را که قبلاً با آنها دست به گریبان بوده اند،
حل و فصل نمایند.
د :
افراد خلاق، قاطع و مولد،
به نتایج بهتری دست می یابند و
مشکلات کمتری را در کارشان تجربه می نمایند.
معایب تبدیل افراد غیرفعال به کارکنانی رشد یابنده و بالنده
ایراد اصلی کمک به رشد چنین افرادی آن است که این امر نیازمند صرف زمان بسیار زیادی است.
افراد غیرفعال نیازمند برخوردی توأم با حساسیت بالا، شکیبایی و تعهدی واقعی از جانب مدیران خود هستند.
اما اگر زمان کافی صرف نکنید و صرفاً از این مسئله اجتناب ورزید، نتایج بد آن عبارت خواهند بود:
• افراد
اعتماد به نفس خود را بیش از پیش از دست می دهند؛
• چرخه ای مستمر
از عزت نفس پایین،
عملکرد ضعیف،
پذیرفتن کار بیشتر و عدم تحقق آن،
عدم تحقق مهلت های زمانی تعیین شده،
تمایل به غیبت از کار و یا مرخصی های استعلاجی (که عمدتاً ناشی از استرس هستند) به حرکت درخواهد آمد؛
• از دست رفتن
احترام و اعتماد همکاران
به ویژه اگر این انفعال در کار، بر فعالیت همکاران تأثیرگذار باشد؛
• عدم پذیرفتن
تصمیماتی دشوار که می توانند تأثیراتی جدی بر کسب و کار داشته باشند.
چک لیست عملی تبدیل افراد غیرفعال به کارکنانی رشد یابنده و بالنده
1. مسئله را درک کنید: چرا افراد غیرفعال هستند؟
دلایل غیرفعال بودن افراد عبارتند از :
• باورهای اشتباه مبنی بر این که اگر کسی با آنها مخالفت کند یعنی اینکه آنها را دوست ندارد و افراد همیشه کسانی را دوست دارند که با آنها موافق هستند؛
• تمایل به وقت گذرانی، از میان بردن اهداف بلند مدت در ازای دستیابی به رضایت مندی کوتاه مدت؛
• این احساس که دیگران برای آنها تهدید هستند؛
• ناتوانی در درک اینکه آنها نیز حق دارند دیدگاهها و عقاید خود را بیان کنند؛
• عدم اعتماد به دیدگاهها و عقاید خود؛
• ناتوانی در مشاهده خویش به همان صورتی که دیگران آنان را می بینند.
در نظر داشته باشید که برای اکثر افراد غیرفعال، این خصوصیات و رفتارها به شدت ذاتی هستند. آنها در عرض یک شب نمی توانند تغییر کنند و اوضاع زمانی وخیم تر می شود که صرفاً به یک فرد غیرفعال بگوییم به شکلی فعالانه رفتار کند.
شما باید ضمن تأکید بر مشکلات این افراد، تعهد خود به تغییر رفتاری آنان را حفظ نمایید.
2. مسئله را درک کنید: افراد غیرفعال چگونه واکنش نشان می دهند؟
افراد به شدت غیرفعال، فعال بودن را با رفتارهای ستیزه جویانه اشتباه می گیرند و فعالانه عمل کردن را کاری بسیار دشوار می پندارند.
آنها فکر می کنند که قاطعانه عمل کردن یعنی ستیزه جو و پرخاشگر بودن و با ادب و متانت رفتار کردن یعنی غیرفعال بودن. مهم است این واکنشها را درک کنید – فکر نکنید هر لبخند مؤدبانه ای بدان معنا است که همه چیز خوب پیش می رود.
3. مسئله را بشناسید
شاخصه های رفتارهای غیرفعالانه عبارتند از:
زبان گفتاری.
افرادی که رفتاری غیرفعالانه دارند، از عباراتی همچون «متأسفم که مزاحم شما می شوم، اما ......» یا «می دانم که احتمالاً اشتباه می کنم، اما ..........» استفاده می کنند.
زبان بدنی.
علایم این گونه رفتارهای غیرفعالانه عبارتند از:
• ناتوانی در برقراری ارتباطات چشمی؛
• به زیر انداختن سر؛
• حرکات عصبی همچون دست زدن مرتب به یقه لباس یا بازی کردن با یک مداد؛
• به طور غیر طبیعی آرام صحبت کردن؛
• استفاده فزاینده از صداهای مبهم در زمان صحبت کردن.
نتایج کاری.
افراد غیرفعال تمایل ندارند دیگران را به دردسر بیاندازند یا آنان را ناامید کنند لذا آنها بیش از حد کار می کنند، با حجم فزاینده ای از کار مواجه می شوند و آنگاه نمی توانند از عهده آن برآیند. آنها به افرادی غیر مسئول تبدیل می شوند، مهلت های زمانی را از دست می دهند و عادت می کنند که از اتخاذ تصمیمات مهم شانه خالی کنند یا آنها را به افراد مافوق خود واگذار نمایند.
4. کارتان را با پرداختن به مشکل آغاز کنید
اغلب مدیران و ... اجازه می دهند تا رفتاری غیرفعالانه بدون اینکه بررسی شود، ادامه یابد، زیرا این امر هیچ مشکل اضطراری را برای آنها به وجود نمی آورد. البته مهم است به محض اطلاع از این مشکلات سریعاً دست به کار شوید. نخستین گام برقراری ارتباط با فرد است و در اینجا منظور از ارتباط بیشتر گوش دادن است تا سخن گفتن.
زمانی را برای پاسخ دادن به پرسشها و گوش دادن به افراد تعیین کنید. مؤدبانه نسبت به رفتارهای غیرفعالانه آنان واکنش نشان دهید. هدف شما اصلاح رفتار فرد است که این کار به صورت تدریجی رخ می دهد.
5. حقوق و مسئولیتها را توضیح دهید
تأکید کنید که هر فردی مسئولیتها و حقوقی را در خصوص موارد زیر دارد :
• اشتباه کند؛
• احساسات و تفکراتش را بیان دارد؛
• از درخواستهای خاصی سر باز بزند؛
• بگوید که نمی داند، موافق نیست، درک نمی کند یا نیازمند کمک است؛
• به دیگر کارکنان بگوید که عملکرد آنها باید توسعه یابد.
6. اصول و مبانی فعالانه عمل کردن را توضیح دهید
در سطحی کاملاً پایه، فعال بودن بدین معنا است:
• احترام گذاردن به دیدگاه های دیگران؛
• بیان حقایق، بیان احساسات و دیدگاه های خود، صادق بودن، کینه نداشتن؛
• پیشنهاد شیوه ای سازنده زمانی که مسایلی بروز می کنند؛
• اتکا به خود اگر فرد اعتماد کامل دارد.
7. یک الگو باشید
با اثبات تواناییهای خود، نشان دهید که فعال بودن چقدر کارآیی دارد. اگر یک کارمند غیرفعال ببیند که مدیرش رفتاری فعالانه دارد، به مشکلات گوش فرا می دهد و راه حلهایی را بدون سرزنش دیگران می یابد، آنگاه این فرد احتمالاً ترغیب می شود تا همین گونه عمل کند.
8. افراد را از تأیید و تشویق خود بی نصیب نگذارید
تصریح نمایید که فردی نباید از چیزی بترسد. یکی از ریشه های رفتار غیرفعالانه آن است که افراد عدم تایید یا اشتباه کردن خود هراس دارند. روشن کنید که شما رفتار فعالانه را تایید و رفتار غیرفعالانه را رد می کنید. ایجاد استانداردهای رفتاری مفید است. یک فضای مناسب کاری را فراهم کنید تا افراد بر ترس خود فایق آیند.
9. محیطی مناسب ایجاد کنید
به افراد کمک کنید تا رفتار غیرفعالانه خود را کنار بگذارند.
فعال بودن را از طریق شیوه های زیر ترغیب نمایید:
• آموزش شیوه ها و تکنیکها به افراد غیرفعال؛
• ایجاد روشی ساده برای افزایش اعتماد به نفس – مثلاً وضعیتی که در آن یک فرد غیرفعال می تواند به مهارتهای جدیدی دست یابد و نسبت به موفقیت خود نیز موفق باشد؛
• ارایه بازخورد منظم در مورد عملکرد و پیشرفت فرد و ارزیابی رفتار فعالانه او؛
• از میان بردن تدریجی رفتارهای غیرفعالانه.
10. آموزش و توسعه افراد را به اجرا درآورید
آموزش و توسعه دو عامل کلیدی در کمک به تغییر رفتار افراد غیرفعال هستند.
آموزش غیررسمی یک رویکرد خوب است اما اگر فرد دارای رفتارهای عمیق غیرفعالانه باشد، فرد به مشاوره نیاز پیدا می کند. فیلمهای ویدیویی یا دوره های آموزشی نیز می توانند مفید باشند.
بایدها و نباید ها برای رشد افراد غیرفعال (غیرفعال )
بایدهایی برای رشد افراد غیرفعال
• زمانی را به تعیین مسایل اختصاص دهید.
• به خاطر داشته باشید که هر فردی مسایل خاص خود را دارد.
• توضیح دهید که اعتماد به نفس، رفتاری مطلوب و پذیرفتنی است.
• به ارایه پیامهای خود در این زمینه ادامه دهید.
نبایدهایی برای رشد افراد غیرفعال
• این افراد را به حال خود رها نکنید و فکر نکنید که آنها به خودی خود تغییر می کنند.
• فقط با افراد ستیزه جو در تیم خود مقابله نکنید.
• از این وضعیت عصبانی نشوید.
• به این افراد بی توجهی نکنید.
پرسشهای مهم برای برای رشد افراد غیرفعال
• آیا هیچ علامتی دال بر غیرفعال بودن را در رفتار خود شاهد هستید؟
• آیا تمایل دارید به افراد کمک کنید تا از شغلشان بیشتر لذت ببرند و انگیزه بیشتری برای موفقیت بیابند؟
• آیا افراد را به جای ارایه مدیریتی اثربخش و کمک به رشدشان، توبیخ و سرزنش می نمایید؟
برای اطلاعات بیشتر به مقالات ذیل مراجعه نمایید:
1 . چگونه برای شغل از دست داده یا در حال از دست دادن برنامه ریزی و اقدام نماییم؟ | شغلتان را از دست داده اید؟ راهبردهای حیاتی برای شروع دوباره
2 . چرا و چگونه برای موفقیت در کسب و کارمان از مشاور استفاده کنیم ؟ |همکاری با مشاوران، توسعه روابطی مهم برای ارتقای کسب کار
3 . چطور مدیران و کارآفرینان می توانند، همانند رهبران بزرگ در کسب و کارشان موفق شوند ؟ | چگونه 100 رهبر بزرگ دوران شغلیشان را آغاز کردند ؟
4 . چگونه وظایف شغلی کارکنان را تعیین کنیم؟ | چک لیست عملی شرح وظایف شغلی
5 . مدیران چگونه می توانند ، بهره وری کارکنان را افزایش دهند ؟
6 . چگونه با احترام کارکنان را تعدیل یا باز خرید کنیم ؟
7 . چرا برخی از مدیران دارای مهارتهای شغلی هستند اما توانایی مدیریت ندارند ؟
یک پند یک درس :
«افراد از خودشان تقاضاهایی دارند که شرایطشان را مبهم می سازد.» رابی باگات
«اکثر افراد زندگی می کنند و می میرند، بدون اینکه استعدادهایشان شكوفا شود. آنها هرگز جرأت تلاش کردن به خود نمی دهند.» ماری کای اش